فعل (مورد استفاده با مفعول)، spurred، spur·ring. خار کردن بایا انگار با خار یا خار. برانگیختن یا اصرار بر: سوار کوه خود را بی رحمانه برانید. … فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، برانگیخته، برانگیخته. با خار یا خار اسب را تشویق یا تشویق کردن. سریع سوار شوید.
فعل spurred به چه معناست؟
spurred; محرک تعریف spur (مدخل 2 از 2) فعل متعدی. 1: برای اصرار (اسب) باخار. 2: تحریک به عمل یا تسریع رشد یا توسعه: تحریک.
آیا هیچ صفتی وجود دارد؟
صفت هر شخصی که امروز به فروشگاه می آید واجد شرایط تخفیف است قید The food there is never any good. او در آنجا شادتر از اینجا نخواهد بود.
آیا یک صفت آمده است؟
آمدن (فعل) آمدن (اسم) آمدن–اینجا (صفت)
صفت خونی چیست؟
صفت. خونی، سانگویناری، گوری به معنای متاثر یا شامل ریختن خون است. خونی به ویژه در مورد چیزهایی که در واقع با خون پوشیده شده یا از خون تشکیل شده اند به کار می رود. دستهای خونآلود بهویژه در مورد چیزی که با خونریزی همراه است یا کسی که تمایل به خونریزی دارد به کار میرود.