قابل صرف نظر کردن یا انجام بدون آن
- آنچه غیرقابل استفاده است را حذف کنید و به موارد ضروری اهمیت بیشتری بدهید.
- کارگران پاره وقت غیرقابل انصراف در نظر گرفته می شوند.
- گاراژ مفید است اما غیرقابل مصرف.
- همه افراد این وسط غیرقابل استفاده هستند.
- آنها دروس موسیقی و هنر را غیرقابل استفاده می دانستند.
منظور شما از غیر قابل مصرف چیست؟
صفت. قابلیت حذف یا انجام بدون; ضروری یا ضروری نیست قابل توزیع یا اداره کردن: پول در حال حاضر قابل پرداخت نیست. کلیسای کاتولیک رومی می تواند مجاز یا بخشیده شود، به عنوان یک جرم یا گناه.
داروی قابل مصرف به چه معناست؟
(dĭ-spĕn′sə-bəl) adj. قابلیت توزیع، تجویز یا توزیع: داروهای قابل مصرف.
چه چیزی در تاگالوگ قابل استفاده نیست؟
تعریف و معنای قابل مصرف در تاگالوگ
قابل تعویض یا انجام بدون; اضافی است.
چگونه از آن مثال استفاده می کنید؟
نمونه
- این دوست من تام آنجاست.
- این مدادی است که در دست داری.
- این نقاشی ها اثر سزان است.
- این خانه من است در گوشه خیابان.