Utnapishtim به گیلگمش داستان سیل را بازگو می کند-چگونه خدایان در شورا گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند نوع بشر را نابود کنند. … اوتناپیشتیم با زندگی ابدی پاداش گرفت. انسان ها می میرند، اما نوع بشر ادامه می یابد. وقتی گیلگمش اصرار می کند که به او اجازه داده شود تا همیشه زندگی کند، اوتناپیشتیم او را امتحان می کند.
گیلگمش از اوتناپیشتیم چه می آموزد؟
گیلگمش گیاه جادویی را که اوتناپیشتیم به او بخشید و جوانی ابدی را به او هدیه داد، از دست داده است و اوتناپیشتیم به او گفته است که زندگی جاودانه ای در انتظار او نیست. … گیلگمش در پایان می آموزد که مرگ سرنوشت همه انسان هاست، این زندگی گذرا است و آنچه برای جاودانگی می گذرد همان چیزی است که فرد پشت سر می گذارد.
Utnapishtim به جای زندگی ابدی به گیلگمش چه می دهد؟
قبل از رفتن گیلگمش، اوتناپیشتیم در نهایت راه حل زندگی ابدی را به او می دهد، که گیاه جادویی است که در ته آب های مرگ می روید. … بر اساس حماسه گیلگمش، اوتناپیشتیم تنها مردی بود که از مرگ فرار کرد و از خدایان جاودانگی گرفت (همسرش نیز جاودانگی اعطا شد).
اوتناپیشتیم چه توصیه ای به گیلگمش می کند؟
شمش، سیدوری و اوتناپیشتیم به گیلگمش چه توصیه ای می کنند؟ همه به او می گویند که او هرگز زندگی مورد نظرش را نخواهد یافت. آنها به او می گویند که به خانه برود و همسر و فرزندانش را دوست داشته باشد و زندگی کاملی داشته باشد.
چرا گیلگمش می خواهدجاودانگی؟
ترس، نه اندوه دلیلی است که گیلگمش به دنبال جاودانگی است. مرگ انکیدو گیلگمش را به اعماق ناامیدی فرو می برد، اما مهمتر از آن، او را مجبور می کند که فانی بودن خود را تصدیق کند. اگر انکیدو، همتای او، می تواند بمیرد، او هم می تواند بمیرد. دلیل اینکه گیلگمش به دنبال جاودانگی است، ترس، نه اندوه است.