تقریباً مرده یا در اثر غوطهور شدن در مایع کشته شده استخدمه نیمه غرق روی تختهها دراز کشیده بودند.
غرق شدن به چه معناست؟
vb. 1 برای مردن یا کشتن با غوطه وری در مایع. 2 tr برای از بین بردن یا خلاص شدن از آن گویی با غوطه ور شدن.
کلمات غرق شده در بند 1 به چه معناست؟
فیلترها. (اصطلاحاً) پوشاندن، مبهم کردن یا پنهان کردن با صدای بلندتر از. او از موسیقی برای خفه کردن سایر صداهای اطرافش استفاده می کند.. 1.
واژه غرق شدن به چه معناست؟
برای کشتن با غوطه ور شدن در زیر آب یا مایعات دیگر. از بین بردن یا خلاص شدن از راه، یا گویی با غوطه وری: غم هایش را در نوشیدنی غرق کرد. سیل یا آبگرفتگی غرق کردن به طوری که غیرقابل شنیدن باشد، مانند صدای بلندتر (اغلب به دنبال آن بیرون).
معنای غوطه ور شدن در یک کلمه چیست؟
1: زیر آب بگذارید. 2: پوشاندن یا سرریز شدن از آب. 3: مبهم کردن یا زیردست ساختن: سرکوب زندگی شخصی غرق در مسئولیت های حرفه ای.