فعل (مورد استفاده با مفعول)، imp·plead·ed، imp·plead·ing. برای شکایت در دادگاه حقوقی برای وارد کردن (یک طرف جدید) به دعوی به این دلیل که او مسئول تمام یا بخشی از دعوی علیه آن طرف است یا ممکن است در مقابل طرف شکایت کننده مسئول باشد.
معنای Implemented چیست؟
: برداشتن در دعویبه طور خاص: کشاندن (شخص ثالثی که در برابر شاکی یا خوانده مسئول است یا ممکن است باشد) به دعوی - مقایسه مداخله، مداخله، پیوستن. تاریخچه و ریشه شناسی برای مفهوم.
چه کسی را می توان به عنوان حزب متهم کرد؟
12. دیوان عالی همچنین توضیح داد که شخصی که به طور مستقیم در موضوع دعوی برای اجرای خاص قرارداد بیعذینفع است، ممکن است به عنوان یک طرف مناسب در درخواست خود تحت تعقیب قرار گیرد. سفارش 1 قانون 10 CPC.
Impal به چه معناست؟
فعل متعدی. 1a: سوراخ کردن با یا گویی با چیزی به ویژه اشاره کرد: شکنجه کردن یا کشتن با ثابت کردن روی چوب تیز. ب: در موقعیتی غیرقابل گریز یا درمانده ثابت کردن.
مهندس یعنی چه؟
1: یک عمل یا فرآیند برای جمع شدن و ادغام. 2: جلسه ای که از گرد هم آمدن داوطلبانه یا خود به خود ایجاد می شود. 3a: فضای باز که در آن جاده ها یا مسیرها به هم می رسند. ب: فضای باز یا سالن (مانند ترمینال راه آهن یا فرودگاه) که در آن جمعیت جمع می شوند. مترادف جملات مثال درباره کنکور بیشتر بدانید.