adj. 1. قبل از زمان یا سفارش: "[آنها] اصرار دارند که کشتی های خارجی که به دنبال دسترسی هستند تاییدیه قبلی را دریافت کنند" (سیمور ام. هرش).
چگونه از Preorly در جمله استفاده می کنید؟
قبل از همه آنها رادیوشیمی درمانی دریافت کرده بودند. او سالم بود و هیچ فاکتور خطر قلبی نداشت و 3 روز قبل تحت یک سزارین مکرر بدون هیچ اتفاقی قرار گرفته بود. مشخص شد که بیمار 8 ساعت قبل در طی یک عمل لیپوساکشن تحت انفیلتراسیون پریلوکائین نزدیک به 1000 میلی گرم قرار گرفت.
پیش به معنای قبل یا بعد چیست؟
صفت. پیشین، پیشین، پیشین، پیشین، پیشین، پیشین، پیشین به معنای قبل بودن. قبل معمولاً به معنای بلافاصله قبل از زمان یا در مکان بودن است.
می توان از Preor به عنوان قید استفاده کرد؟
"Prior" نمی تواند به عنوان یک قید عمل کند. قید "قبلی" است.
برعکس قبلی چیست؟
متضادها: بعد از، نتیجه گیری، نتیجه، متعاقب، عقب، مانع، عقب ترین، بعد، آخر، پسین، متعاقب، موفق. مترادف: پیشین، پیشین، پیشین، پیشین، پیشین، پیشرو، جلو، مقدمه، پیشین، پیشین، مقدماتی، پیشین.