شکل مقایسه ای tidy; مرتب تر جان همیشه اتاق خوابش را مرتب تر از جو نگه می دارد. او فقط یک بچه تمیزتر و تمیزتر است.
چگونه کلمه مرتب تر را املا می کنید؟
ti′di·ly adv. مرتب بودن n.
ti·dy
- a. از نظر ظاهری منظم و تمیز: آپارتمان را مرتب نگه می دارد. ب برای تمیز و منظم نگه داشتن چیزها: یک خانه دار مرتب.
- غیررسمی کافی؛ رضایت بخش: چیدمان مرتب.
- غیررسمی قابل توجه; قابل توجه: یک مبلغ مرتب.
مقایسه و عالی مرتبه چیست؟
صفت. /ˈtaɪdi/ /ˈtaɪdi/ (مقایسه مرتبتر، عالیترین مرتب)
معنای مرتب ترین چیست؟
تعریف "مرتب ترین"
a. ظرف کوچکی که شانس و انتها در آن نگهداری می شود. ب سینک را مرتب ببینید.
استفاده خردمندانه به چه معناست؟
: داشتن، استفاده یا نشان دادن قضاوت خوب: عاقلانه جامعه به دلیل استفاده خردمندانه از آب سزاوار ستایش است. کلمات دیگر از قضاوت. قید عاقلانه.