1 لوله های فولادی با مواد کثیف مسدود شده بودند. 2 جاده ها با ترافیک تعطیلات مسدود شده است. 3 بزرگراه با اتومبیل مسدود شده بود. 4 لوله مسدود شده بود.
چگونه از clog در جمله استفاده می کنید؟
کلگ در یک جمله ?
- ریختن روغن در فاضلاب سینک باعث گرفتگی و پر شدن آن از آب شد.
- بدون درپوش، دختر نمی توانست وان حمام را مسدود کند.
- این مرد فراموش کرد که دستمال کاغذی نباید شسته شود، باعث گرفتگی توالت شد.
- صدها رای دهنده خشمگین شروع به مسدود کردن خطوط تلفن دولتی با شکایت کردند.
در یک جمله پاک شد؟
مثال جمله پاک شده. آنها اتاق را تمیز کردند، صندلی ها را تا کردند و هدایا را به کامیون او بردند. نیازی به تمیز کردن نداشت و حالش از بین رفته بود. … من خونت را پاک کردم.
مسدود کردن چیزی به چه معناست؟
فعل (با مفعول استفاده می شود)، مسدود شده، گرفتگی؛ گرفتگی. مانع یا مسدود کردن با مواد غلیظ یا چسبنده; خفه کردن: گرفتگی مجرای فاضلاب. ازدحام بیش از حد، به خصوص به طوری که مانع حرکت شود. پر شدن بیش از حد: اتومبیل ها بزرگراه را مسدود کردند. سنگین کردن مانع مانع شود. بیشتر ببینید.
در یک جمله رفت؟
[M] [T] او دیروز به بیمارستان رفت. [M] [T] آنها چند روز پیش به سفر رفتند. [م] [ت] به جای پدرش به آنجا رفت. [M] [T] بقیه را به او سپردم و بیرون رفتم.