فعلinfest، گسترش یافت. تجاوز. گرفتار خفه کردن. سیل فراتر بروید.
کلمه دیگری برای بیش از حد چیست؟
در این صفحه می توانید 9 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و واژه های مرتبط را برای overshoot پیدا کنید، مانند: undershoot، overreach، overdo، overact، overact، wave-off ، به اطراف بروید، سرعت را کاهش دهید و لغزش دهید.
معنای بیش از حد چیست؟
1: برای عبور سریع از. 2: شلیک کردن یا عبور از روی یا فراتر به منظور از دست دادن. کلمات دیگر از overshoot مترادف جملات مثال درباره overshoot بیشتر بیاموزید.
کدام یک از موارد زیر تعریف درستی از overshoot است؟
در پردازش سیگنال، تئوری کنترل، الکترونیک و ریاضیات، بیش از حد وقوع سیگنال یا تابعی فراتر از هدف خود است. Undershoot همان پدیده در جهت مخالف است. این به ویژه در پاسخ گامی سیستم های باند محدود مانند فیلترهای پایین گذر به وجود می آید.
برعکس overshoot چیست؟
متضادها: undershoot. مترادف: موج خاموش، دور زدن.