1: عمل یا نمونه ای از تسلی دادن: حالت تسلی دادن: آرامش او در همه کارت ها و نامه هایی که دریافت کرد، تسلیت بسیار خوبی یافت. 2: چیزی که به طور خاص کنسولها است: مسابقهای که برای کسانی برگزار میشود که در اوایل مسابقات شکست خوردهاند.
جمله خوب برای دلداری چیست؟
1 شرکت شما تسلی بزرگی برای من بوده است. 2 این خبر برای ما تسلی چندانی نداشت. 3 تنها تسلی تیم این است که فرصت بازی دوباره پیدا می کند. 4 انتصاب او به عنوان یک جایزه تسلی بخش پس از شکست او در انتخابات تلقی شد.
آیا دلداری یعنی آرامش؟
عمل دلجویی; راحتی؛ آرامش حالت دلجویی کسی یا چیزی که دلداری می دهد: ایمان او در هنگام گرفتاری هایش تسلی بود.
چگونه از کلمه تسلی استفاده می کنید؟
تسلیت در یک جمله ?
- تصمیم دادگاه مبنی بر غرامت دو میلیون دلاری برای از دست دادن شوهرم تسلیت نداشت.
- وقتی جایزه تسلی رتبه دوم را باز کردم، از اینکه فهمیدم فقط یک کارت هدیه کوچک است شوکه شدم.
آیا دلداری یک کلمه است؟
تسلیت چیزی است که باعث می شود کسی بعد از ناامیدی یا غمگین شدن احساس بهتری داشته باشد. این کلمه برای چیزهایی است که سعی می کنند کسی را دلداری دهند. جایزه دلداری به خوبی جایزه اول نیست، اما از هیچی بهتر است. در آغوش گرفتن تسلی کوچکی است وقتی که خودت را داشته باشیقلب شکسته.