تعریف هوس کردن. صفت عمیق یا جدی متفکر. مترادف ها: اندیشمند، متفکر، متفکر، متفکر، متفکر، تامل برانگیز، متفکر نشخوار کننده. نمایش یا با تفکر دقیق مشخص می شود.
چگونه از musing در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله Musings. جایی در تفکراتش، او به خواب رفت. تفکرات کتی افکار او را قطع کرد. تفکرات فلسفی او در جلوی هر شماره نقل شده است.
کدام کلمه به معنای تفکر است؟
مترادف ها و مترادف های نزدیک برای فکر کردن. تفکر، مراقبه، اندیشیدن، نشخوار کردن.
Venturned به چه معناست؟
تعهدی که شامل عدم قطعیت در مورد نتیجه است، به ویژه کاری پرخطر یا خطرناک: یک کوهنوردی. یک شرکت تجاری یا سفته بازی که در آن چیزی به امید سود به خطر می افتد. یک گمانه زنی تجاری یا دیگر: جدیدترین سرمایه گذاری آنها به شما امکان می دهد محصولات آنها را آنلاین سفارش دهید.
معنای فکر کردن چیست؟
تعریف کامل muse
(ورودی 1 از 3) فعل مجهول. 1: جذب فکر کردن به خصوص: فکر کردن به چیزی با دقت و به طور کامل در مورد آنچه ممکن است بوده باشد. 2 باستانی: شگفت انگیز، شگفت انگیز.