فعل ناگذر.: بیهوده عمل کردن: جزئی.
عشق بیهوده یعنی چه؟
بیخیال خودسرانه; بی توجه یا فاقد هدف جدی (از شخص) به کمهوشی یا سبکسرایی بی مورد: بیهوده و بی سر. وزن، ارزش یا اهمیت کم یا بدون اهمیت؛ شایسته توجه جدی نیست: یک پیشنهاد بیهوده.
دو مترادف برای بیهوده چیست؟
مترادف برای بیهوده
- احمق.
- احمق.
- غیرعملی.
- کوچک.
- بی معنی.
- بی معنی.
- barmy.
- کودکانه.
آیا کلمه ای به عنوان بیهوده وجود دارد؟
معنای بیهوده در انگلیسی. به روشی احمقانه که چیزی را جدی نمی گیرد: "ما این تصمیم را بیهوده نگرفتیم." بسیاری از ما تمایل داریم که پول را بیهوده خرج کنیم.
زن سبکسر چیست؟
1 adj اگر کسی را بیاهمیت توصیف میکنید، منظورتان این است که به جای جدی و منطقی رفتار احمقانه یا سبکدلانه دارد.