غیررسمی. C2. برای داشتن روزهای سخت: او در چند ماه گذشته در محل کارش پر از دست انداز بوده است.
bumpier به چه معناست؟
داشتن سطح ناهموار . یک جاده پر دست انداز . پر از تکان; خشن.
آیا Bumpy Ride یک اصطلاح است؟
برای داشتن مشکل در برخی فعالیت ها یا پیگیری ها. اگر فکر می کنید رفتن به مدرسه فارغ التحصیل در حالی که یک شغل تمام وقت کار می کنید آسان است، سواری سختی خواهید داشت!
جمله برای سواری با دست انداز چیست؟
نمونههایی از سواری ناهموار
میزان سواری پر دست انداز بود، اما گذشت. امروز رویه پارلمانی را در مورد گزارشی تکمیل میکنیم که بسیار پردستانداز بوده است. مذاكرات هميشه باعث ميشود كه سفري پردستانداز داشته باشد.
جاده پر دست انداز را چه می نامید؟
صفت. 1'یک جاده پر دست انداز' ناهموار، ناهموار، نامنظم. سوراخدار، چالهدار، سوراخدار، شیاردار، حفرهدار، پوسیده.