فعل (مورد استفاده با مفعول)، imp·pre·cat·ed, im·pre·cat·ing. استغاثه کردن یا نازل کردن (شر یا نفرین)، مانند یک شخص.
چگونه از imprecate در جمله استفاده می کنید؟
تحمیل شر به هر موجود زنده ای به نظر آنها غیر مسیحی، وحشیانه، یادگار دوران تاریک و خرافات تاریک است. من نمی دانم چه چیزی را باید به بدبختانی که گزارش مرگ شما را منتشر کرده بودند، تحمیل کنم. او تنها زمانی از بی ارزشی دست کشید که با تکرار، سوگندهای او آنقدر بی ارزش شد که ارزش آن را نداشت..
واژه Imprecatory به چه معناست؟
(intr) قسم خوردن، نفرین کردن، یا کفرگویی. (tr) استناد کردن یا پایین آوردن (شر، نفرین و غیره) برای بیثبات کردن فاجعه در کشتی. (tr) نفرین کردن.
نوحه فعل است یا اسم؟
نوحه . اسم. تعریف نوحه (مدخل 2 از 2) 1: گریه در غم: ناله. 2: هذیان، مرثیه.
معنای Inprocate چیست؟
کسی که تظاهر به فضایل، اعتقادات اخلاقی یا مذهبی، اصول، و غیره دارد که در واقع آنها را ندارد، به ویژه شخصی که اعمالش باورهای اعلام شده را رد می کند..