سیذارتا صداهای رودخانه را به عنوان یک پیوستار واحد و بی زمان می شنود و به روشنگری می رسد. واسودووا پس از انجام وظیفه خود در هدایت سیذارتا به جنگل می رود و وارد نیروانا می شود..
در پایان چه اتفاقی برای واسودووا می افتد؟
در پایانی تلخ و شیرین برای دوران با هم بودن، سیذارتا به نیروانا مصادف با پایان دوران واسودووا در رودخانه و روی زمین است. … واسودووا در روشنگری و تعالیم خود سیدارتا زندگی خواهد کرد.
چرا واسودووا سیذارتا را ترک کرد و کجا رفت؟
در حالی که به رودخانه گوش می دهند و سیذارتا تمام زندگی خود را غربال می کند، سرانجام متوجه می شود که دیگر به جایگاه خود در جهان شک نمی کند. او از مبارزه با سرنوشت خود دست می کشد. از آنجایی که سیذارتا در نهایت درک الهی را منعکس می کند، واسودووا او را به عنوان کشتی گیر رها می کند.
وقتی واسودووا برای آخرین بار به جنگل می رود چه اتفاقی می افتد؟
چرا واسودووا در پایان کتاب به جنگل می رود؟ او برای مردن به جنگل می رود زیرا به روشنگری رسیده است. جنگل ها نماد "وحدت همه چیز" هستند.
لحظه ای که واسودووا منتظرش بوده چیست؟
مدتها منتظر این لحظه بودم، مدتها بود من واسودووا کشتی گیر بودم. دیگر بس است، زمان آن فرا رسیده است. خداحافظ کلبه خداحافظ رودخانه خداحافظ سیذارتا! واسودوا با سیذارتا و زندگی خداحافظی کرد.