: برای ایجاد آشفتگی و گیجی. فعل لازم.: به حالت آشفته یا گیج حرکت کردن. مترادف و متضاد جملات مثال درباره flurry بیشتر بیاموزید.
آیا تلنگر یک کلمه واقعی است؟
اسم، جمع flur·ries. بارش خفیف و کوتاه برف. آشفتگی، هیجان، یا سردرگمی ناگهانی؛ عجله عصبی: قبل از آمدن میهمانان، فعالیت های زیادی وجود داشت.
واژگان سراسیمه چیست؟
یک چرخش سبک برفی که به سختی می باردتندباد است. … شما می توانید یک تندباد برف، یا یک هجوم چرخان از برگ ها یا کاغذها را توصیف کنید. وقتی مردم این گونه رفتار می کنند، عجله می کنند و سر و صدا می کنند، این نوع دیگری از سر و صدا است.
خودانگیختگی به چه معناست؟
1: ناشی از احساس طبیعی یا تمایل بومی بدون محدودیت بیرونی. 2: ناشی از یک تکانه لحظه ای. 3: کنترل و هدایت درونی: حرکت خودبخودی خود کنش ویژگی موجودات زنده. 4: تولید شده بدون کاشته شدن یا بدون کار انسانی: بومی.
تعریف دوغاب چیست؟
(ورودی 1 از 2): مخلوط آبکی از مواد نامحلول (مانند گل، آهک، یا گچ پاریس)