فعل (با یا بدون مفعول استفاده می شود)، jounced، jounc·ing. حرکت تکان دهنده یا تقریباً بالا و پایین; جهش یک حرکت پرشور.
کلمه Jouncing به چه معناست؟
: برای حرکت به صورت بالا و پایین: bounce. فعل متعدی.
ویل به عنوان فعل چیست؟
فعل متعدی. 1الف: با یک عمل اراده ای که باورش می شود باعث یا تغییر کند او می تواند خود نیز بخواهد موفق شود: برای انجام این کار تلاش کند. ب: قصد، مقصود. ج: فرمان، مقرّر مشیت آن را میخواهد.
آیا گفتن یک فعل است؟
فعل (با مفعول استفاده می شود)، گفت، گفتن. ارائه گزارش یا روایتی از روایت کردن relate (یک داستان، داستان، و غیره): برای گفتن داستان کودکی لینکلن. با گفتار یا نوشتار (یک واقعیت، خبر، اطلاعات و غیره) شناخته شدن. برقراری ارتباط. برای اعلام یا اعلام.
چگونه از jounce در جمله استفاده می کنید؟
کومانچ به من گفت که یک بخش از مسیر ارهشده وجود دارد که میتواند کمی شما را تکان دهد. همسر هاروی چین، او مریض شده بود، و ما نمیخواستیم به او بپریم. برای این که بیمار در حمل او جهش نکند، حاملان باید پله را بشکنند.