وقتی صرفاً از استفاده می کنید، همیشه یک رنگ منفی دارد، که آن را تأیید نمی کند: ممکن است بگویید، "او فقط یک بازیکن کوچک در آن درام بود"، اما اگر شما او گفت: "او فقط ستاره سریال بود" به طعنه منظورتان این است، زیرا ستاره بودن مهمترین نقش است.
آیا فقط یک کلمه خوب است؟
شما از صرفاً برای تأکید بر این نکته استفاده می کنید که چیزی فقط همان چیزی است که شما می گویید و بهتر، مهم تر یا هیجان انگیزتر نیست. مایکل اکنون فقط یک دوست خوب است. فرانسیس واتسون تنها یک متخصص مبلمان نبود. شما صرفاً برای تأکید بر اینکه مقدار یا مقدار خاصی بسیار کم است استفاده میکنید.
صرفاً به چه معناست؟
: چیزی بیشتر از: فقط فقط در تلاش برای کمک بود …
چه زمانی می توانم صرفا استفاده کنم؟
شما از صرفاً برای تأکید بر این نکته استفاده می کنید که چیزی فقط همان چیزی است که شما می گویید و نه بهتر، مهم تر یا هیجان انگیزتر. مایکل اکنون فقط یک دوست خوب است. فرانسیس واتسون تنها یک متخصص مبلمان نبود. صرفاً به این دلیل که فکر می کنید یک چیز درست است، به طور خودکار اینطور نیست.
آیا صرفاً به این معناست که به سختی؟
یک مثال دیگر: او به سختی فرار کرد. یعنی تقریباً نمی توانست فرار کند، اما توانست. صرفاً به این معنی است: Only یا فقط. مثال: او برای او فقط یک دوست است.