صفت. خروج از حالت عادی: نابهنجار، غیر طبیعی، ناهنجار، غیر معمول، غیر معمول، انحراف، واگرا، نامنظم، ماقبل طبیعی، غیرطبیعی.
ناهنجاری بودن به چه معناست؟
1: چیزی متفاوت، غیر طبیعی، عجیب و غریب، یا به راحتی طبقه بندی نمی شود: چیزی غیرعادی آنها نتایج آزمایش را یک ناهنجاری در نظر گرفتند. 2: انحراف از قانون رایج: بی نظمی.
ناهنجار چیست؟
1: ناسازگار یا انحراف ازآنچه که معمول، عادی یا مورد انتظار است: نامنظم، غیرعادی محققان نتوانستند نتایج آزمایش غیرعادی را توضیح دهند. 2 الف: ماهیت یا طبقه بندی نامشخص یک شخصیت غیرعادی در دنیای سیاست. b: مشخص شده با ناسازگاری یا تناقض: متناقض.
آیا ناهنجاری یک کلمه است؟
انحراف یا ناسازگار با نظم رایج، فرم، یا قانون؛ بی رویه؛ غیر طبیعی: اشکال پیشرفته حیات ممکن است در جهان غیرعادی باشند. مطابق با یک نوع، طبقه بندی یا الگوی رایج یا آشنا نیست. غیرعادی: او موقعیتی غیرعادی در دنیای هنر داشت.
این کلمه به چه معناست؟
: در مورد چیزی شک ندارم: متقاعد یا مطمئن. - با آن برای گفتن اینکه چیزی به درستی یا درستی شناخته شده است استفاده می شود. -برای گفتن اینکه چیزی قطعاً اتفاق خواهد افتاد یا اینکه کسی قطعاً کاری را انجام خواهد داد استفاده می شود - اغلب با فعل to + دنبال می شود. مسلم است.