2024 نویسنده: Elizabeth Oswald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-13 00:06
فسفولیپیدها، همچنین به عنوان فسفاتیدها شناخته می شوند، دسته ای از لیپیدها هستند که مولکول آنها دارای یک "سر" آبدوست حاوی یک گروه فسفات و دو "دم" آبگریز است که از اسیدهای چرب مشتق شده اند. که توسط یک مولکول گلیسرول به هم پیوسته است.
واژه فسفولیپید به چه معناست؟
: هر یک از انواع لیپیدهای پیچیده حاوی فسفر (مانند لسیتین ها و فسفاتیدیل اتانول آمین ها) که از گلیسرول مشتق شده اند و اجزای اصلی غشای سلول ها و اندامک های داخل سلولی هستند..
انواع مختلف فسفولیپیدها چیست؟
چهار فسفولیپید اصلی در غشای پلاسمایی بسیاری از سلول های پستانداران غالب است: فسفاتیدیل کولین، فسفاتیدیل اتانول آمین، فسفاتیدیل سرین، و اسفنگومیلین..
دو نام دیگر برای لیپیدها چیست؟
1. لیپید
- سوپرمولکول.
- روغن.
- لیپوید.
- چربی.
- لیپید.
- ماکرومولکول.
- تری گلیسیرید.
- فسفولیپید.
لیپیدها نام دیگر چیست؟
Lipid: کلمه دیگری برای "چربی". (لطفاً معانی مختلف چربی را ببینید.) لیپید از نظر شیمیایی به ماده ای گفته می شود که در آب نامحلول و در الکل، اتر و کلروفرم محلول است. لیپیدها جزء مهم سلول های زنده هستند.
توصیه شده:
واژه دیگری برای خوراکی ها چیست؟
در این صفحه می توانید 29 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای خوراکی ها را پیدا کنید، مانند: eatable ، ingestion، خوراکی، esculent، food، provisions، victual victual یک غذاخور فردی است که علاقه شدید یا خالص به غذا دارد و غذا را نه تنها از روی گرسنگی بلکه به عنوان یک سرگرمی می خورد.
واژه دیگری برای پذیرش چیست؟
در این صفحه می توانید 10 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای دریافت پذیری را پیدا کنید، مانند: پذیرفتن، گشودگی، توجه، ذهن باز، پذیرا، پاسخگویی خودآگاهی، غریزی، خودآگاهی و تلقین پذیری. واژه پذیرش به چه معناست؟ پذیرش شما توانایی و تمایل شما برای دریافت اطلاعات یا ایده ها است.
واژه دیگری برای تطبیق پذیری چیست؟
در این صفحه می توانید 15 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و کلمات مرتبط را برای تطبیق پذیری پیدا کنید، مانند: تنظیم، فنی-درخشندگی، انعطاف پذیری، دوام، سازگاری، مفید بودن ، مهارت، پیچیدگی، سادگی، قابلیت پخش و توسعه پذیری. مترادف همه کاره بودن چیست؟ قابل تطبیق، همه جانبه.
واژه دیگری برای اسراف چیست؟
در این صفحه میتوانید 17 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای اسراف را پیدا کنید، مانند: اسراف، اسراف، ولخرجی، ولخرجی، فراوانی، فراوانی، اسراف ضایعات، دقت، صرفه جویی و اتلاف. مترادف مقدمه چیست؟ مقدمه. مترادف: پیشپرداخت، آغازگر، ستایشکننده، مقدماتی، مقدماتی، مقدماتی.
واژه دیگری برای فراوانی بیش از حد چیست؟
در این صفحه میتوانید 26 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای زیادهروی پیدا کنید، مانند: اسراف، گزاف، زیادهروی، گزارش تایید نشده، خجالت، اضافی، مازاد، زیاده روی، زیاده روی، کمبود و نیاز. فراوانی چیزی چیست؟ : مازاد بزرگ: