فعل She به سمت مبل رفت. یک سیلی محکم به پشت او را مبهوت کرد. من را متحیر می کند که ببینم آنها چقدر برای این پروژه هزینه کرده اند. آنها موقعیت های آغازین دوندگان را متزلزل کردند.
آیا تلو تلو خوردن صفت یا فعل است؟
staggering به عنوان صفت استفاده می شود : باورنکردنی، فوق العاده، شگفت انگیز. "ارتش متحمل شکستی خیره کننده شد."
چه نوع فعل مبهم است؟
1[intransitive، گذرا] با گامهای ضعیف و ناپایدار راه بروید، طوری که انگار در شرف افتادن هستید مترادف totter (+ adv./prep.) زن مجروح تلو تلو تلو خورد. پاهای او.
چگونه از staggering در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله خیره کننده
- پس از آن ناپلئون کورکورانه در حال سقوط خود بود. …
- داریان فریاد زد، زیر سنگینی جادوی خود حیران شد. …
- پیر از روی مبل بلند شد و با تلنگر به سمت او دوید. …
- در میان هجوم، پیر به او نگاه کرد.
آیا تکان نخوردن یک کلمه است؟
خیره کننده نیست; ثابت قدم.