"کنجکاوی گربه را کشت" یک اصطلاح-ضرب المثل است که برای هشدار در مورد خطرات تحقیقات یا آزمایش های غیر ضروری استفاده می شود. همچنین بیانگر این است که کنجکاوی گاهی اوقات می تواند منجر به خطر یا بدبختی شود. شکل اصلی ضرب المثل که اکنون کمتر مورد استفاده قرار می گیرد، «مراقبت گربه را کشت» بود.
چگونه کنجکاوی داستان گربه را کشت؟
کنجکاوی گربه را کشت (داستان کوتاه) یک ضرب المثل بسیار قدیمی وجود داشت: کنجکاوی گربه را کشت. لیام روی پشتش دراز کشید و به این فکر کرد. او نمیدانست گربه چیست و چرا کنجکاوی میتواند یکی را بکشد، اما کاملاً با آن موجود ضربالمثلی همدردی کرد.
کل حرف کنجکاوی چیست که گربه را کشت؟
"کنجکاوی گربه را کشت" تنها بخشی از عبارت است. کل اصطلاح به این صورت است: "کنجکاوی گربه را کشت، اما رضایت آن را بازگرداند."
پایان کنجکاوی چیست که گربه را کشت؟
3. کنجکاوی گربه را کشت. نسخه محبوب دوباره از یک جمله طولانی تر خلاصه شده است: "کنجکاوی گربه را کشت، اما رضایت آن را بازگرداند." نیمه آخر عبارت به شدت آن را تغییر می دهد - زیرا گربه ها اکنون زندگی می کنند. پس دنیا، مرگ گربه=قابل پیشگیری است.
آیا کنجکاوی گربه شرودینگر را کشت؟
همانطور که آزمایش فکری پیش رفت، تا زمانی که بازیگر در را به جعبه گربه باز کرد، گربه هم زنده است و هم مرده (در یک برهم نهی). آن استکنجکاوی بازیگر که گربه را می کشد، که احتمالاً می تواند یا می تواند برای همیشه در برهم نهی باقی بماند.