چیزی که برای راهنمایی، نشان دادن یا تسهیل ارجاع به کار می رود، به ویژه: الف. فهرست حروف الفبا از اسامی، مکانها و موضوعاتی که در یک اثر چاپی مورد بررسی قرار میگیرند، که صفحه یا صفحاتی را که هر مورد در آن ذکر شده است، نشان میدهد. ب یک نمایه انگشت شست.
ایندکس شدن شخصی به چه معناست؟
به طور کلی، یک شاخص یک نقطه مرجع است. وقتی چیزی را بر اساس مقدار دیگری ایندکس می کنید، به این معنی است که آن را بر اساس آن مقدار مرجع تنظیم می کنید. (تعبیر دیگری از استفاده از شاخص به عنوان فعل می تواند عمل ایجاد آن مرجع باشد، اما در اینجا کاربرد ندارد.)
نمایه شدن یک مجله به چه معناست؟
یک مجله نمایهسازی شده به معنای است که مجله یک فرآیند بررسی برخی الزامات انجام شده توسط یک نمایهساز مجلات را طی کرده و آن را پشت سر گذاشته است. اساساً هر مؤسسهای میتواند نمایهساز باشد، اما در دنیای دانشگاهی، نمایهساز باید فردی باشد که در انجام چنین کاری مورد اعتماد و معتبر باشد.
چگونه از شاخص در جمله استفاده می کنید؟
مثال جمله نمایه
- یک کارت شاخص شماره گذاری شده در کنار هر مورد نصب شده بود. …
- او یکی را با انگشت اشاره اش لمس کرد. …
- جکسون انگشت اشارهاش را روی گوشش گذاشت. …
- "مطمئناً، ما هر دو معتاد به کار هستیم و هر دو مربع هستیم."
مثال شاخص چیست؟
تعریف شاخص یک استراهنما، فهرست یا علامت، یا عددی که برای اندازه گیری تغییر استفاده می شود. یک مثال از یک فهرست لیستی از نام کارکنان، آدرس و شماره تلفن است. نمونه ای از یک شاخص، شاخص بورس است که بر اساس یک مجموعه استاندارد در یک زمان خاص است. اسم.