مخلوط نشده؛ مخلوط نشده؛ یک دست؛ بدون آلیاژ؛ pure: به عنوان، برای مشاهده برخی رویدادها با ترس بینظیر.
کلمه Unmingled به چه معناست؟
تعریف unmingled. صفت با عناصر خارجی مخلوط نشده. مترادف ها: ساده، محض، خالص ناخوشایند. عاری از عناصر اضافی از هر نوعی.
Unmingled به چه معناست؟
unmisled - با عناصر خارجی مخلوط نشده; "آب ساده"؛ "شراب خالص"؛ "یک موهبت بی همت نیست"
تعریف خالص چیست؟
1: با هیچ چیز دیگری مخلوط نشده است: عاری از هر چیزی که ممکن است باعث آسیب یا کاهش کیفیت آب خالص ابریشم خالص شود. 2: عاری از گناه: بی گناه، پاکدامن. 3: هیچ چیز دیگری جز: مزخرفات محض.
منظورت از بدبختی چیه؟
1: به شدت رنجیده، افسرده، یا مضطرب در جسم یا ذهن. 2: به شدت یا به طرز تاسف باری بد یا ناراحت کننده بود در سلامتی بد یک حادثه بد. 3 الف: بدجنس، بدبخت یا حقیر به نظر می رسد که در لباس های کهنه بدبختی پوشیده است. ب: از نظر کیفیت یا توانایی بسیار ضعیف: کار بد ضعیف.