بله، رنگ آمیزی در فرهنگ لغت دستمالی موجود است.
تعریف لکه به چه معناست؟
فعل متعدی. 1: آلودگیاز نظر اخلاقی: بورس تحصیلی فاسد آلوده به حسادت. 2: تأثیر گذاشتن با پوسیدگی: خراب کردن. 3: لمس کردن یا کمی تحت تأثیر قرار دادن چیزهای بدی که به تعصب آلوده است.
کلمه صحیح برای رنگ آمیزی چیست؟
اسم یک اصطلاح رایج برای بافت پوستی مخاطی بین مقعد و کیسه بیضه یا واژن. پرینه.
مثال لکه چیست؟
آلودگی به این معناست که چیزی را پوسیده یا نجس کند. یک نمونه از لکه دار کردن این است که یک تروریست یک ماده شیمیایی را در منبع آب عمومی قرار دهد. تعریف لکه چیزی است که چیزی را فاسد یا نامطلوب می کند. یک مثال از لکه دار شدن اتهام جنایی در سوابق دائمی کسی است.
لکه بد چیست؟
اثری از عفونت یا آلودگی. لغت سوئدی را به معنای "تنه زدن" مقایسه کنید. مردی که لباس جلاد به تن داشت، او را روی میز جراحی آشنا در اتاقی که بوی خون می داد، انداخت. تعریف لکه دار، اثری از چیز بد، توهین آمیز یا مضر.