برای توجه یا مشاهده تفاوت؛ تشخیص دقیق: تمایز قائل شدن بین چیزها. … برای یادداشت کردن یا متمایز کردن به عنوان متفاوت: او می تواند تغییرات جزئی در لحن را تشخیص دهد. صفت مشخص شده با تبعیض; ایجاد یا اثبات تمایزات خوب: افراد را متمایز کنید. قضاوت های تبعیض آمیز.
آیا تبعیض اسم است یا فعل؟
تبعیض. / (dɪˌskrɪmɪˈneɪʃən) / اسم. رفتار ناعادلانه با یک فرد، گروه نژادی، اقلیت و غیره؛ اقدام بر اساس تعصب.
تبعیض چه نوع واژه ای است؟
درمان یا توجه بر اساس طبقه یا طبقه به جای شایستگی فردی. جانبداری یا تعصب: تبعیض نژادی. تبعیض علیه خارجی ها … تشخیص خنثی. عمل تمایز، تمایز، یا توجه/درک تفاوتهای موجود.
شکل قید تبعیض چیست؟
به طوری که قابل تمایز باشد. قابل تشخیص.
اسم تمایز چیست؟
تبعیض . تشخیص، عمل تمایز، تشخیص، تمایز، توجه یا درک تفاوت بین چیزها، با هدف درک درست و تصمیم گیری صحیح. عمل تشخیص "خوب" و "بد" در موقعیت ها و انتخاب خوب.