فقدان یا از دست دادن آبرو؛ شخصیت یا رفتار شرم آور یا غیر صادقانه. رسوایی خواری شرم: دستگیری او باعث آبروریزی خانواده اش شد. یک توهین; توهین: اهانت کردن به کسی. مایه شرمساری یا رسوایی: مایه شرمساری خانواده خود است.
وقتی یک زن آبروریزی می شود به چه معناست؟
سلب شرافت; رسوایی باعث سرزنش یا شرمساری شود تجارت. شکست خوردن یا امتناع از احترام یا پرداخت (پیشنویس، چک و غیره). تجاوز یا اغوا کردن بیشتر ببینید.
بی احترامی به خود به چه معناست؟
بی شرفی حالت ننگ و ننگ است. … اگر به چیزی بی احترامی کنید، شرمنده آن شده اید. ورزشکارانی که در طول بازی تقلب می کنند، خود و تیمشان را بدنام کرده اند. شما همچنین می توانید بگویید یک عمل شرم آور باعث آبروریزی می شود. وقتی یک سیاستمدار درگیر رسوایی می شود، آبروی او را به همراه دارد.
بی آبروی به چه معناست؟
تا حدودی رسمی.: شایسته احترام نیست(انجام کاری) هیچ آبرویی در انجام کار یدی وجود ندارد.
مترادف بی شرفی چیست؟
برخی از مترادف های متداول بی ناموسی عبارتند از رسوایی، بدنامی، خواری، و بدنامی. در حالی که همه این کلمات به معنای "وضعیت یا شرایط رنج از دست دادن عزت و سرزنش پایدار" است، بی ناموسی بر از دست دادن شرافتی که شخص از آن برخوردار بوده یا از دست دادن عزت نفس تأکید می کند.