مثال جمله بی فهرست
- دستی بی حال را در هوا تکان داد. …
- سربازان، در همین حال، بی حال و ناامید ایستاده بودند. …
- از چشمان بی حال به او خیره شد، نگاه انسانی که تنها در انتظار آخرین مرحله در روند تحول است.
منظور از "بی حال" چیست؟
بیحال، بیحال، بیحال، بیحال، بیروح به معنای کمبود انرژی یا اشتیاق است. سست به عدم تمایل یا ناتوانی فرد در تلاش به دلیل خستگی یا ضعف بدنی اشاره دارد.
آیا بی حوصلگی یک احساس است؟
عدم احساس یا علاقه: بیعلاقگی، بیعلاقگی، بیعلاقگی، کنجکاوی، کنجکاوی، بیتفاوتی، بیاحساس بودن، بیاحساس بودن، بیحالی، بیحالی، بلغم، بیعلاقگی، بیعلاقهگی ، عدم پاسخگویی.
چه چیزی یک نفر را بی حال می کند؟
چه چیزی باعث بی حالی می شود؟ بی حالی می تواند یک پاسخ طبیعی به خواب ناکافی، فعالیت بیش از حد، کار بیش از حد، استرس، ورزش نکردن یا بی حوصلگی باشد. هنگامی که بخشی از یک پاسخ طبیعی است، بی حالی اغلب با استراحت، خواب کافی، کاهش استرس و تغذیه خوب برطرف می شود.
کدام کلمه به معنای تنبل یا بی حال است؟
برخی از مترادفهای رایج بیحالی عبارتند از ناتوان، بیحال، بیروح، و بیروح. در حالی که همه این کلمات به معنای "کمبود انرژی یا اشتیاق" هستند، بی حال نشان دهنده عدم علاقه ناشی از ضعف جسمانی یا بی حوصلگی ناراضی است.