فعل متعدی. 1: با خشونت از مکان خارج کردن: در دست گرفتن. 2: شکاف یا پاره کردن با خشونت از هم جدا یا تکه تکه شود. 3: پاره کردن (مو یا لباس) به نشانه خشم، اندوه یا ناامیدی.
چگونه از rend در جمله استفاده می کنید؟
Rend در یک جمله ?
- سگ گرسنه قرار است استیک را تکه تکه کند.
- با بادهای طوفانی که انتظار می رود ساحل را از هم بپاشد، مردم شروع به ترک خانه های ساحلی خود کرده اند.
- موشک هواپیما را به قطعات فلزی می شکند.
مترادف رنینگ چیست؟
در این صفحه میتوانید 24 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط را برای ترجمه پیدا کنید، مانند: tearing، پاره کردن، بریدن، شکافتن، کشیدن، بریدن، بریدن ، جدا شدن، پاره شدن، سوراخ کردن و خرد شدن.
آیا اجاره به معنای پاره شدن است؟
تعاریف دیکشنری بریتانیایی برای rend
rend. / (rɛnd) / فعل rends، rending یا rents. پاره شدن با نیروی خشونت آمیز یا پاره شدن به این شکل. پاره کردن. (tr) پاره کردن یا کشیدن (لباس خود و غیره)، مخصوصاً به عنوان مظهر خشم یا اندوه.
شقاق به چه معناست؟
1: یک شکاف یا شکاف باریک با طول و عمق قابل توجهی که معمولاً به دلیل شکستن یا جدا شدن شکاف در پوسته زمین ایجاد می شود. 2a: شکاف طبیعی بین اعضای بدن یا در ماده یک عضو. ب: شکاف یا شکاف در بافت معمولاً در محل اتصال پوست و مخاطغشاء.