وقتی کسی پر است؟

فهرست مطالب:

وقتی کسی پر است؟
وقتی کسی پر است؟
Anonim

پر از چیزی پر از نوعی رفتار شاد. کارگران داوطلب مملو از حسن نیت بودند.

پر کردن به چه معناست؟

خیلی پر بودن، به طوری که چیزی در حال افتادن است. لبه بر با: کاسه ای پر از سوپ. مترادف ها و کلمات مرتبط.

بهترین تعریف کلمه پر کردن چیست؟

فعل ناگذر. 1: اغلب سیر شدن یا سیر شدن تا چشمانی پر از اشک. 2: رسیدن به لبه یا سرریز کردن آن.

مترادف پر کردن چیست؟

bimming

  • لبه دار،
  • ترکیدن،
  • پر-پر.
  • (یا خفن)،
  • chockablock،
  • مجموعه،
  • شلوغ،
  • چربی،

جمله پر کردن چیست؟

4 او لیوان مرا آنقدر پر کرد که پر شده بود! 5 قلبش پر از شادی بود. ۶ چشمانش پر از اشک بود. 7 او سرشار از اعتماد به نفس و هیجان بود.

توصیه شده: