1: یک پاسخ بسیار کوتاه و ناگهانی. 2: رک بودن در رفتار یا گفتار اغلب تا حد تندخویی ناپسند با مشتریان بی رحمانه بود.
بی رحمی به چه معناست؟
تعریف بی نظمی. روش بی ادبانه ناگهانی. مترادف: ناگهانی، انحراف، خش خش، کوتاهی. نوع: بی ادبی، بی ادبی. رفتاری که بی ادبانه و توهین آمیز است.
بی رحمی در فروپاشی چیزها به چه معناست؟
بیرحمی=نگاهی (وقت یا زحمتی برای صمیمی بودن صرف نکردن)
دلنشینی به چه معناست؟
1: یک کار طنزآمیز یا تذکر: شوخی. 2: بازیگوشی دلپذیر در گفتگو: شوخی. 3: یک اظهار نظر اجتماعی مودبانه باعث رد و بدل شدن احساسات خوشایند شد.
Brusk به چه معناست؟
تعریف بروسک. صفت که با کوتاهی بی ادبانه یا سرسام آور مشخص شده است. مترادف: بی ادبانه، کوتاه، کوتاه بی ادب. عدم رعایت ادب؛ بی ادب.