1: نه رحم یا بردبار: طنز سخت، بی رحم، طنز بی دریغ، منتقد بی رحم. 2: نه صرفه جو: آزادیخواه، سخاوت فراوان بی دریغ. کلمات دیگر از unsparing مترادف و متضاد جملات نمونه بیشتر درباره unsparing بیشتر بدانید.
آیا بی امان بودن یک کلمه است؟
un·spar·ing
adj. 1. بی رحم; شدید: افسر مافوق بی امان انتقاد بی دریغ.
به انگلیسی به چه معناست؟
: بسیار گیج کننده یا درک آن دشوار است یک تجربه کاملاً گیج کننده تعداد گیج کننده ای از احتمالات …
وقتی چیزی نابخشودنی است به چه معناست؟
1: نمیخواهم یا نمیتوانم ببخشم. 2: داشتن یا عدم توجه به خطا یا ضعف، محیطی غیرقابل بخشش که در آن حرکات نادرست می تواند کشنده باشد - Jaclyn Fierman.
عشق بیهوده یعنی چه؟
بیخیال خودسرانه; بی توجه یا فاقد هدف جدی (از شخص) به کمهوشی یا سبکسرایی بی مورد: بیهوده و بی سر. وزن، ارزش یا اهمیت کم یا بدون اهمیت؛ شایسته توجه جدی نیست: یک پیشنهاد بیهوده.