، مربوط به، یا توانایی راه رفتن: کاوش سرپایی در حومه شهر. … حرکت در اطراف یا از مکانی به مکان دیگر. ساکن نیست: یک قبیله سرپایی. همچنین آمبولانس. پزشکی/پزشکی. محدود به رختخواب نیست؛ قادر یا به اندازه کافی قوی برای راه رفتن: یک بیمار سرپایی.
واژه سرپایی در اصطلاح پزشکی به چه معناست؟
1a: قادر به راه رفتن در حدودو بیماران سرپایی در بستر نیست. ب: بر روی یا شامل یک بیمار سرپایی یا یک مراقبت پزشکی سرپایی سرپایی یک الکتروکاردیوگرام سرپایی انجام می شود. 2: مربوط به، یا سازگار با پیاده روی ورزش های سرپایی نیز: در حین پیاده روی یک مکالمه سرپایی رخ می دهد.
مثال سرپایی چیست؟
تعریف سرپایی کسی است که توانایی حرکت در اطراف، به ویژه با راه رفتن را دارد. یک مثال از کسی که در حال حرکت است یک وزیر متحرک در طول یک خطبه است. سرپایی به عنوان منطقهای تعریف میشود که افراد در فضای باز مستطیلی شکلی که برای محافظت از آب و هوا روی آن پوشیده شده راه میروند.
کلمه دیگری برای سرپایی چیست؟
در این صفحه میتوانید 23 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژههای مرتبط برای سرپایی را پیدا کنید، مانند: قابل راه رفتن، راه رفتن، متحرک، سرگردانی، چرخسواری ، گردشگر، ثابت، بدون تغییر، سفت، سرپایی و متحرک.
سرپایی در قانون به چه معناست؟
عبارت
. یک وصیت نامه که قابل ابطال یاتغییر کرد در حالی که شخصی که آن را ساخته هنوز زنده است. از برخی جهات، همه وصیتها را میتوان سرپایی در نظر گرفت، زیرا تا زمانی که شخصی که آن را انجام داده است زنده است، همیشه میتوان آن را تغییر داد یا حتی باطل کرد.