2024 نویسنده: Elizabeth Oswald | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-13 00:06
سوالات متداول درباره mitigate برخی از مترادف های رایج mitigate عبارتند از تسکین، تسکین، تسکین، سبک کردن، و تسکین. در حالی که همه این کلمات به معنای "کمتر کردن چیزی است که دردناک تر شود"، کاهش نشان دهنده تعدیل یا مقابله با اثر چیزی خشونت آمیز یا دردناک است.
مترادف و متضاد mitigate چیست؟
mitigateverb. مترادف: تسکین، سبک کردن، چک کردن، آسان کردن، آرام کردن، آرام کردن، کم کردن. متضادها: تشدید، بزرگ کردن، تشدید، تحریک، بدتر کردن، تحریک، افزایش، تشدید.
بهترین معنی برای کاهش چیست؟
تقلیل فعل \MIT-uh-gayt\. 1: باعث می شود خشن یا خصمانه کمتر شود: آرام کردن. 2 الف: کم کردن شدت یا درد: تسکین دادن. ب: برای کاهش جدیت: تخفیف دادن.
کلمه دیگری برای کاهش خطر چیست؟
در این صفحه می توانید 15 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی و واژه های مرتبط را برای کاهش پیدا کنید، مانند: relief، تسکین، کاهش، بهبودی، تسکین، افزایش، تعدیل ، کاهش، اصلاح، کاهش و کاهش ریسک.
تخفیف به چه معناست؟
تعریف: کاهش به معنای کاهش خطر ضرر ناشی از وقوع هر رویداد نامطلوب است. این یک عنصر مهم برای هر کسب و کار بیمه است تا از زیان های غیر ضروری جلوگیری شود. توضیحات: به طور کلی کاهش به معنای به حداقل رساندن درجه هر گونه تلفات یاضرر.
توصیه شده:
کلمه متفاوتی برای در آغوش گرفتن چیست؟
آغوش آغوش خرس، گیره، له کردن، enclasp، enfold، درک، آغوش، strain. نزدیکترین متضاد کلمه Embrace چیست؟ متضاد برای آغوش رد. shun. exclude. بی اعتمادی. کافر. انتشار. باز کردن. کشف. نزدیکترین معنی در آغوش چیست؟ در آغوش گرفتن چیزی است که با آغوش باز از آن استقبال کنید، نگه دارید، بغل کنید، کاملا بپذیرید.
واژه متفاوتی برای سوگ چیست؟
مترادف برای سوگ غم. آزار. محرومیت. پریشانی. بدبختی. مصیبت. اصطلاح دیگری برای سوگ چیست؟ در این صفحه می توانید 13 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای سوگ را بیابید، مانند: غم، مرگ، ماتم، از دست دادن، محرومیت، تروما، مصیبت.
واژه متفاوتی برای اصرار چیست؟
مترادف و متضاد اصرار تخم مرغ (روشن)، تشویق، نصیحت، خوب، هنجار، فشار، prod، اعلان. کلمه دیگری برای اصرار و متقاعد کردن چیست؟ کلمات دیگر برای متقاعد کردن 1 اصرار، نفوذ، حرکت، فریب دادن، وادار کردن. منظور از اصرار چیست؟ 1:
واژه متفاوتی برای کارگردانی چیست؟
مترادف و متضاد کارگردانی کنترل، مدیریت، داوری، نظارت، مسلط، سلطنت، حکم، نظارت. چه چیزی شبیه کارگردان است؟ مترادف کارگردان مدیر، مدیر، archon، exec، مجری، مدیر، سرپرست، سرپرست. برخی از کلمات مستقیم چیست؟ برخی از مترادف های رایج direct عبارتند از bid، charge، command، enjoin، instruct و order.
واژه متفاوتی برای میان رشته ای چیست؟
مترادف برای میان رشته ای یکپارچه. چند رشته ای. تداعی. incorporative. چند وجهی. Synthesizing. همه کاره. چند وجهی. منظور شما از کلمه میان رشته ای چیست؟ ترکیب یا شامل دو یا چند رشته یا رشته تحصیلی دانشگاهی: دپارتمان های اقتصاد و تاریخ یک سمینار بین رشته ای در مورد آسیا ارائه می دهند.