(sæloʊ) صفت. اگر فردی پوست زردی داشته باشد، پوست او، به خصوص روی صورتش، به رنگ زرد کم رنگ است و ناسالم به نظر می رسد. او موهای کم پشت و پوست ضعیفی داشت. مترادف: پوک، رنگ پریده، مریض، خمیری مترادف های بیشتر از sallow.
سالو چیست؟
از رنگ مریضی، زرد یا قهوه ای روشن: گونه های بیضه; رنگ صورتی.
معنای دید زردی چیست؟
صفت [usu ADJ n] اگر کسی دید زردی نسبت به چیزی دارد، می تواند فقط جنبه های بد آن را ببیند. بازارهای مالی به انگیزه های دولت نگاه زردی دارند. مترادف: بدبین، تلخ، خصمانه، متعصب بیشتر مترادف کلمه jaundiced.
ناتوان چیست؟
: به راحتی مدیریت، کنترل یا استفاده نمی شود (به دلیل حجیم، وزن، پیچیدگی یا ناهنجاری): دست و پا گیر است.
Waverer چیست؟
تعریف waverer. کسی که مردد می شود (معمولاً از ترس) مترادف: مردد، مردد، متزلزل. نوع: ترسو شخصی که ترس یا ترس از خود نشان می دهد.