1: زیر آب بگذارید. 2: پوشاندن یا سرریز شدن از آب. 3: مبهم کردن یا تابع کردن: سرکوب زندگی شخصی غرق در مسئولیت های حرفه ای.
وقتی یک فرد زیر آب است به چه معناست؟
برای قرار دادن یا فرو رفتن در زیر سطح آب یا هر محیط پوشاننده دیگری. پوشاندن یا سرریز شدن با آب؛ غوطه ور کردن پوشاندن؛ دفن کردن تابع؛ سرکوب: آرزوهای او به دلیل نیاز به امرار معاش غرق شد.
مثال غوطه ور چیست؟
تعریف غوطه ور کاملاً زیر آب، پنهان یا پوشیده است. وقتی یک قایق 500 فوت زیر دریا است، این نمونه ای از غوطه ور شدن آن است. با آب پوشانده شده است. صخره غوطه ور.
در مورد غرق شدن چه می توان گفت؟
اسم. 1فرآیند یا حالت غوطه ور شدن در آب یا پوشیده شدن با آب. 1.1 عمل پوشاندن یا پوشاندن کامل چیزی.
چگونه از submerged استفاده می کنید؟
مثال جمله مستغرق
- ساقه های فرو رفته باریک یا توخالی هستند. …
- مغز کرد و دستش را تا آرنج فرو برد تا به جواهر چشمک زن برسد. …
- شهر در اثر زلزله بزرگ 28 اکتبر 1746 که در آن حدود 6000 نفر جان باختند، به طور کامل ویران شد و تا حدی زیر آب رفت.