فعل متعدی [usu منفعل] اگر چیزی نجات یابد، کسی موفق می شود آن را نجات دهد، برای مثال، از کشتی غرق شده، یا از ساختمانی که آسیب دیده است.. اولین وظیفه تیم این بود که تصمیم بگیرد چه تجهیزاتی را می توان نجات داد. مترادف: ذخیره، بازیابی، نجات، بازیابی بیشتر مترادف نجات. اسم غیرقابل شمارش.
چگونه از salvage در جمله استفاده می کنید؟
نمونه هایی از نجات در یک جمله
فعل غواصان برخی از محموله کشتی غرق شده را نجات دادند. تعداد کمی از دارایی آنها از آتش نجات یافت. او در تلاش است تا ازدواج خود را نجات دهد.
نمونه نجات چیست؟
نجات عبارت است از نجات چیزی مانند یک کشتی یا محموله آن، چیزی که واقعی ذخیره شده یا ارزش کالای ذخیره شده است. یک مثال از نجات محافظت از محموله در برابر عبور از دریا است. نمونه ای از نجات، تعمیر یک پروژه علمی است که از بین رفته است.
کلمه صحیح برای نجات چیست؟
در این صفحه می توانید 25 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و کلمات مرتبط برای نجات پیدا کنید، مانند: نجات، بازیابی، بازخرید، بازیابی، ذخیره، رهایی، بازیابی ، بازگشت، برداشت، نجات و تحویل.
منظور از نجات خوب چیست؟
/ˈsæl.vɪdʒ/ برای نجات کالا از آسیب یا تخریب، به ویژه کشتی هایی که غرق شده یا آسیب دیده اند یا ساختمانی که در اثر آتش سوزی یا سیل آسیب دیده است.: سکه های طلا نجات یافته از الفغرق کشتی. بعد از آتش سوزی، اثاثیه زیادی باقی نمانده بود که ارزش نجات دادن داشته باشد.