تعریف را در Dictionary.com ببینید. adj.capable of performing; داشتن ظرفیت ذاتی. adj.able to perform well; داشتن ظرفیت اثبات شده.
چگونه ازقابلیت در جمله استفاده می کنید؟
تورنو تواناترین مرد است، اما او شخصیت خود را با حدس زدن آسیب رسانده است. او تواناترین ژنرال آنها و بسیار فعال و مبتکر است. بسیاری از بهترین و تواناترین مردان آن را به اشتراک گذاشتند و از آن حمایت کردند. تواناترین منتقدان و نوازندگان اروپا در آن شرکت کرده اند.
Ableast چیست؟
adj. توانا، توانا. 1. داشتن قدرت یا منابع کافی برای انجام کاری: خواننده ای که می تواند به نت های بلند برسد. شوینده ای که می تواند لکه ها را از بین ببرد.
تعریف Uniformation چیست؟
1: همیشه شکل، روش یا درجه یکسانی داشته باشید: رویههای یکنواخت متفاوت یا متغیر نیستند. 2: تفسیر یکسان از قوانین در رفتار یا عقیده منسجم. 3: از یک شکل با دیگران: مطابق با یک قاعده یا حالت: همخوان.
پسوند قادر به چه معناست؟
پسوند صفت. انواع: یا کمتر رایج -ible. تعریف -able (ورودی 2 از 2) 1: قابلیت، مناسب یا شایسته (که بر اساس یا نسبت به آن عمل می شود) - عمدتاً در صفت های مشتق شده از افعال breakablecollectible. 2: مراقبت، داده شده یا قابل قبول به فاسد شدنی قابل قبول.