: برای برداشتن به ساحل از کشتی. فعل لازم. 1: بیرون رفتن از یک کشتی به ساحل. 2: خارج شدن از وسیله نقلیه یا وسیله نقلیه. کلمات دیگر از disembark مترادف و متضاد جملات مثال درباره پیاده شدن بیشتر بدانید.
پیاده شدن از نظر پزشکی به چه معناست؟
احساس حرکتی غیرطبیعی پس از قرار گرفتن در معرض حرکت، معمولاً پس از قرار گرفتن در معرض طولانی مدت (مثلاً سفر در یک آب بزرگ).
واژه دیگر برای پیاده شدن چیست؟
در این صفحه می توانید 19 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط برای پیاده شدن، مانند: پیاده شدن، زمین، ترک، عزیمت، رسیدن، هواپیما، سوار شدن پیدا کنید. سوار شوید، آبکشی کنید، حرکت کنید و پیاده شوید.
پیاده شدن مسافر به چه معناست؟
فعل ناگذر. وقتی مسافران از کشتی، هواپیما یا اتوبوس پیاده میشوند، آن را در پایان سفر خود ترک میکنند. [رسمی] به سمت هواپیما نگاه کردم. شش مسافر قبلاً پیاده شده بودند.
هواپیمای هواپیما به چه معناست؟
فعل ناگذر.: پیاده شدن از هواپیما.