1: پایبند سرسختانه به یک عقیده، هدف یا مسیری علیرغم دلیل، استدلال یا متقاعد کردن مقاومت سرسختانه در برابر تغییر. 2: تب سرسخت به راحتی فروکش نمیشود، درمان نمیشود یا از بین نمیرود.
لجبازی در جمله به چه معناست؟
1a: کیفیت یا حالت لجبازی: لجبازی او با لجبازی بسیار به عقیده خود پایبند بود. ب: کیفیت یا وضعیت دشواری برای درمان، تسکین یا فروکش کردن لجبازی سل. 2: نمونه ای از لجبازی که توسط لجبازی های سناتور آزرده شده است.
آیا لجبازی کلمه بدی است؟
لجوج، سرسخت، لجباز، و متعصب همه به این معناست که کسی تمایلی به تغییر مسیر یا دست کشیدن از یک باور یا برنامه ندارد. سرسخت حاکی از اصرار غیر منطقی است.
اغلب یک کلمه منفی است.
مترادف کلمه لجباز چیست؟
برخی از مترادف های متداول لجباز عبارتند از سگ، ابله، دلسوز، و سرسخت.
آدم لجباز کیست؟
1. صفت اگر کسی را لجباز توصیف می کنید، از او انتقاد می کنید زیرا بسیار مصمم است آنچه را که می خواهد انجام دهد، و از تغییر نظر یا ترغیب شدن به انجام کار دیگری امتناع می ورزد. [عدم تایید] او لجباز و مصمم است و تسلیم نمی شود.