فعل (مورد استفاده با مفعول)، re·im·bursed، re·im·burs·ing. به بازپرداخت برای هزینه یا خسارت وارده: شرکت بیمه خسارات وی در آتش سوزی را جبران کرد. پس دادن بازپرداخت بازپرداخت.
چگونه از reimbursed در جمله استفاده می کنید؟
برای بازپرداخت پول به کسی که آن را برای شما خرج کرده است یا به خاطر شما آن را از دست داده است: شرکت هواپیمایی مبلغی را که بیش از حد از من دریافت کرده بود به من بازپرداخت کرد. خسارت وارده به خانه اش توسط شرکت گاز جبران شد.
بازپرداخت به چه معناست؟
بازپرداخت پولی است که به یک کارمند یا مشتری، یا طرف دیگر به عنوان بازپرداخت هزینه های تجاری، بیمه، مالیات یا سایر هزینه ها پرداخت می شود. … بازپرداخت مالیات نوعی بازپرداخت از سوی دولت به مالیات دهندگان است.
Inbursed به چه معناست؟
بازپرداخت، بازپرداخت، بازپرداخت، بازپرداخت. 1. برای بازپرداخت (پول خرج شده); بازپرداخت 2. برای بازپرداخت یا جبران (طرف دیگر) پول خرج شده یا ضررهای وارده.
آیا بازپرداخت بازپرداخت است؟
اگر کسب و کار شما بازپرداخت به مشتری صادر می کند، باید فاکتور مربوطه را نیز با یک یادداشت اعتباری لغو کنید. بازپرداخت عملی است که به کسی پول می دهید اگر چیزی از طرف شما خریده باشد، بنابراین برای مبلغی که خرج کرده است از جیبش خارج نمی شود.