برای مخلوط کردن در یک توده گیج; بدون نظم در کنار هم قرار دهید یا دور بزنید: همه کارت ها را به هم ریخته اید. گیج کردن ذهنی؛ درهم ریختن فعل (بدون مفعول استفاده می شود)، jum·bled، jum·bling. در یک توده یا توده نامنظم با هم مخلوط شوند.
درهم ریختگی به چه معناست؟
: برای مخلوط کردن به یک توده گیج یا نامنظم - اغلب با تا استفاده می شود. درهم و برهم.
چه کلمه ای به معنای گیج یا درهم است؟
[عمدتاً بریتانیایی]، آشفتگی، morass، خرابه.
چگونه آشفتگی را برطرف می کنید؟
7 نکته برای حل معماهای پیچیده
- نکته 2: سعی کنید حروفی را پیدا کنید که اغلب در کلماتی مانند "BR" یا "TH" با هم همخوانی دارند.
- نکته 3: حروف صدادار و صامت را از هم جدا کنید.
- نکته 4: ببینید آیا می توانید صامت های خاصی را با مصوت ها مطابقت دهید تا حتی یک کلمه کوتاه بسازید.
درهم آمیختگی به چه معناست؟
پیچیده چیزی با هم . جمع کردن چیزی ناشیانه و شتابزده. آنها فقط تزئینات تعطیلات را با هم ترکیب کردند.