: عدم احساس یا نشان ندادن عشق یا ارادت به کشور خود: معترضان وطن پرست نیستند که متهم به غیر وطن پرستی زمانی هستند که مخالفت با جنگ غیر میهنی تلقی می شد..
به آدم غیر وطن پرست چه می گویید؟
ناراضی، غیرقابل اعتماد، مرتد، بی ایمان، خیانتکار، مبتکر، برانداز، خیانتکار، خیانتکار، دو رویی، دو زمانه، بی وفا، نادرست، کرم مانند، خیانتکار، خیانتکار، متقاطع، نافرمان، نافرمان،.
آیا غیر وطن پرستی یک کلمه است؟
اسم. کیفیت غیر وطن پرستی؛ بی وفاداری یا بی احترامی به کشور خود.
کلمه دیگری برای ضد میهن پرستی چیست؟
معمولاً، این اصطلاح توسط کسانی که از میهنپرستی یا ملیگرایی دفاع میکنند به شکلی تحقیرآمیز استفاده میشود، و ممکن است از اصطلاحاتی مانند جهانوطنگرایی یا شهروندی جهانی برای جلوگیری از تعصب ناشی از استفاده معمول از کلماتاستفاده شود. ضد میهن پرستی یا ضد میهن پرستی.
واژه غیراجتماعی به چه معناست؟
: عدم ذوق یا میل به جامعه یا ارتباط نزدیک نیز: مشخص شده یا ناشی از چنین فقدانی یک تمایل غیر اجتماعی است. کلمات دیگر از غیراجتماعی بیشتر جملات مثال درباره غیر اجتماعی بیشتر بدانید.