یا به تعویق افتادن قابلیت به تعویق افتادن یا به تعویق افتادن: یک پروژه قابل تعویق. واجد شرایط یا واجد شرایط دریافت تعویق سربازی.
تعریف معوق چیست؟
: قابلیت یا مناسب یا واجد شرایط برای به تعویق افتادن. کلمات دیگر از deferrable جملات مثال درباره deferrable بیشتر بدانید.
به تعویق افتاد یا به تعویق افتاد؟
به تعویق انداختن می تواند به معنای به تعویق انداختن یا به تاخیر انداختن چیزی باشد. معوق نشان می دهد که چیزی در گذشته به تعویق افتاده یا به تعویق افتاده است. به عنوان یک صفت، deferred چیزی را توصیف می کند که به تعویق افتاد یا به تعویق افتاد، مانند عبارت deferred admission.
نه موسیر به چه معناست؟
: داشتن فضایی از بی توجهی یا بی تفاوتی آسان.
معنی غیر قابل تعویق چیست؟
: قابل یا واجد شرایط برای به تعویق افتادن نیست: پرداختها/هزینههای غیر قابل تعویق قابل تعویق نیست.