ex·tem·po·rize انجام یا انجام (کاری) بدون آمادگی یا تمرین قبلی: سخنرانی پذیرش.
Extemporization به چه معناست؟
فعل ناگذر. 1: انجام کاری به طور غیرمجاز: بداهه گویی به خصوص: بی وقفه صحبت کردن. 2: به طور موقت کنار آمدن.
چگونه از Extemporizing در جمله استفاده می کنید؟
او بخشهایی از متن را حفظ کرده است و قصد دارد تا جایی که ممکن است برای اجتناب از خواندن،را به زبان بیاورد. سپس او شروع به سخنرانی کرد و به همان صفحاتی اشاره کرد که مخاطبان به آن توجه داشتند.
شکستگی به چه معناست؟
تعریف شکستگی. خصلت مستعد بودن به نافرمانی و عدم انضباط. مترادف: بی نظمی، اراده، اراده. انواع: تضاد، انحراف، انحراف. سرکشی عمدی و سرسختانه و مقاومت در برابر راهنمایی یا انضباط.
معنای دائمی چیست؟
1a: پایان دادن یا ممانعت از حق اقدام، بحث یا تأخیر به طور خاص: فراهم نکردن فرصتی برای نشان دادن علت اینکه چرا نباید یک مانداموس اجباری را رعایت کرد. ب: اعتراف به عدم تناقض. 2: بیانگر اضطرار یا دستور یک تماس اجباری.