1986 باغ آب کافی دریافت نکرده است. غذا برای ما شش نفر بیش از حد کافی بود. ناهار مدرسه باید برای رفع نیازهای تغذیه ای کودکان در حال رشد کافی باشد. دستگاه به اندازه کافی کار می کند.
آیا کافی است به عنوان فعل استفاده شود؟
(منسوخ) برای برابر کردن; برای کافی کردن. (منسوخ) برابر است.
آدم کافی چیست؟
صفت. به اندازه یا به اندازه لازم برای برخی نیازها یا اهداف; کاملاً کافی، مناسب یا مناسب (اغلب به دنبال یا برای): این خودرو برای نیازهای ما کافی است. آنها غذای کافی برای پنجاه نفر تهیه خواهند کرد. به سختی کافی یا مناسب: کافی بودن به اندازه کافی خوب نیست.
چه کلمه ای بهتر از کافی است؟
سوالات متداول درباره کافی
برخی از مترادف های رایج کافی عبارتند از شایست، کافی و کافی. در حالی که همه این کلمات به معنای "لازم یا مطلوب بودن" است، کافی ممکن است به سختی به معنای برآورده کردن یک نیاز باشد.
در یک جمله پیشنهاد شد؟
مثال جمله پیشنهادی. لحن او حاکی از بی حوصلگی بود، اما قیافه اش هیچ سرنخی از دلیلنداشت. جادوگر پیشنهاد کرد: "اگر او شما را کاشت، ممکن است چند دم گربه رشد کند." جادوگر پیشنهاد کرد: «حالا اجازه دهید به شهر برگردیم.»