در یک جمله خروپف؟

فهرست مطالب:

در یک جمله خروپف؟
در یک جمله خروپف؟
Anonim

1. او به حالت کسالت فرو رفته بود که هیچ چیز نمی توانست او را از آن بیدار کند.

چگونه از torpor در جمله استفاده می کنید؟

Torpor در یک جمله ?

  1. بعد از پرخوری در کریسمس، به اخم رضایت بخشی فرو رفتم.
  2. امیدواریم که بازار سهام از رکود خود صعود کند و به بالاترین سطح پایان سال برسد.
  3. اگر شوهرم از کسالت بیرون نیاید و شغلی پیدا نکرد، او را طلاق خواهم داد.
  4. بسیاری از رای دهندگان در کسالت سیاسی هستند و به ندرت پای صندوق های رای می روند.

خستگی در یک جمله به چه معناست؟

1a: حالت عدم تحرک ذهنی و حرکتی همراه با بی حسی جزئی یا کلی. ب: حالتی از کاهش فعالیت فیزیولوژیکی که معمولاً با کاهش متابولیسم، ضربان قلب، تنفس و دمای بدن مشخص می شود که در درجات مختلف به ویژه در حیوانات در خواب زمستانی و تخمین زده می شود. 2: بی تفاوتی، …

جمله خوب برای sputtered چیست؟

مثال جمله پراکنده

رویس پاشید و سینه‌اش را پف کرد. کارمن دروازه را باز نگه داشت که کامیون قدیمی از آن عبور کرد - و سپس مرد. ماشین یک یا دو مایل به خوبی دوید و سپس با پراکندگی متوقف شد. او پاشید و برف را از روی صورتش پاک کرد و در حالی که داشت از خودش یک گلوله برفی درست می کرد به او پوزخند زد.

مترادف torpor چیست؟

برخی از مترادف های رایج خروپف عبارتند از خستگی، بی حالی، بی حالی، و بی حالی. در حالی که همهاین کلمات به معنای "بی تحرکی فیزیکی یا ذهنی" هستند، خروپف به معنای حالتی از انیمیشن معلق مانند حیوانات در خواب زمستانی است، اما ممکن است صرفاً نشان دهنده کندی شدید باشد.

توصیه شده: