[غیر شمارشپذیر، قابل شمارش] یک مشکل، نگرانی، مشکل، و غیره یا موقعیتی که باعث این مشکل میشود، ما در جذب کارکنان مشکل داریم.
آیا مشکل یک اسم است یا یک فعل؟
مشکل (اسم) مشکل (فعل) مشکل (صفت) … مشکلات دندان درآوردن (اسم)
دردسر چیست؟
فعل (مورد استفاده با مفعول)، مشکلدار، دردسرساز. برهم زدن آرامش و رضایت روانی; نگران بودن؛ پریشانی به هم زدن برای ایجاد ناراحتی، تلاش، درد یا مواردی از این دست: آیا می توانم تو را به دردسر بیاندازم تا در را ببندی؟ ایجاد درد، ناراحتی یا اختلال در بدن؛ عذاب: از ورم مفاصل ناراحت شدن.
آیا مشکل یک اسم قابل شمارش یا غیرقابل شمارش است؟
Trouble عمدتاً به عنوان یک اسم غیرقابل شمارش استفاده می شود و مشکلات، نگرانی ها یا مشکلات را توصیف می کند.
کدام قسمت از گفتار مشکل دارد؟
مشکل کلمه ای است که می تواند بیشتر از بخشی از گفتار باشد. وقتی برای نشان دادن ایده یک مشکل یا مشکل استفاده می شود، مشکل اسم است و می تواند یک موضوع باشد…