1: برای لکهدار کردن، لکهکردن یا پاشیدن بایک ماده تغییر رنگدهنده. 2 منسوخ: مار مخصوصا: لکه دار شدن با بدنامی. 3 الف: خشک کردن (چیزی مانند نوشتن) با یک عامل جاذب با عجله نامه او را پاک کرد. ب: با مواد جاذب لکه دار کردن آب ریخته شده را از بین ببرید. فعل ناگذر.
بلات در اصطلاح پزشکی به چه معناست؟
انتقال پروتئین، مولکولهای RNA یا DNA از یک آکریل آمید غلیظ یا ژل آگارز به کاغذی مانند غشاء-معمولاً نایلون یا نیتروسلولز-توسط مویینگی یا میدان الکتریکی، حفظ آرایش فضایی.
لکه به چه معناست؟
1a: یک قطره یا توده کوچک از چیزی چسبناک یا ضخیم. ب: ضماد یا لکه رنگی. 2: چیزی بی شکل. لکه فعل.
Blort به چه معناست؟
فیلترها. یک خروپف مایع از دهان از طریق بینی; در پاسخ به چیزی غیرمنتظره و/یا خنده دار. اسم.
نوشتن بلات چیست؟
Blotverb. محو کردن، مانند نوشتن با جوهر. برای لغو؛ محو کردن -- به طور کلی با خارج; به عنوان، پاک کردن یک کلمه یا یک جمله. اغلب به صورت مجازی؛ به عنوان، برای محو کردن تخلفات.