در این صفحه می توانید 17 مترادف، متضاد، عبارات اصطلاحی، و واژه های مرتبط را برای رعیت پیدا کنید، مانند: بردگی، یوغ، بندگی، بردگی، هتوت، نوکری، نوکری ، بندگی، شهوت، شهوت و شرارت.
بهترین مترادف برای رعیت چیست؟
مترادف برای سرف
- chattel.
- کارگر.
- peon.
- بنده.
- واسال.
- شرور.
- villein.
- bondservant.
معنای کلمه رعیت چیست؟
: شرایط یک کشاورز مستاجر ملزم به یک قطعه زمین ارثی و به اراده صاحبخانه: وضعیت یا واقعیت رعیت بودن با وجود تنفر شخصی آشکار برای رعیت، او قدرت اشراف را برای درخواست نیروی کار بیشتر از رعیت های بدرفتار و سازمان نیافته خود افزایش داد.-
متضاد رعیت چیست؟
متضادها و متضادهای نزدیک برای رعیت. آزادی، آزادی.
آیا رعیت دهقان است؟
سرف های بالا دهقانانی بودند که مسئولیت های مشابهی داشتند و به رعیت گزارش می دادند. تفاوت اصلی بین رعیت و دهقان در این است که دهقانان آزاد بودند که برای جستجوی کار از فیفی به فیف یا ارباب به ارباب دیگر حرکت کنند. از سوی دیگر، رعیتها مانند بردهها بودند با این تفاوت که نمیتوان آنها را خرید یا فروخت..